اگر اهل جست وجو و به قول امروزی ها «سرچ» هستید، همه سخنرانی ها و مصاحبه های آقای احمدی نژاد را در طول ۲۰ ماه اخیر بكاوید. شاید برای شما هم این پرسش پیش آید كه چرا رئیس جمهور (منهای ۲، ۳ روز قبل ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ كه دفتر ایشان اطلاعیه كم رمقی صادر كرد) از واژگان و تعابیر «فتنه»، «سران فتنه»، «عوامل فتنه» و ... استفاده نكرده است؟
مگر نه اینكه همه حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به بهانه نتیجه شمارش آرا و اظهارات آقای احمدی نژاد در مناظره ها و سخنرانی های قبل از ۲۲ خرداد ۸۸ و نطق ۲۴ خرداد او بود؟ آیا ذهن جستجوگر به دنبال كشف رمز این سكوت نیست؟
به باور صاحب این قلم، پاسخ به این پرسش بسیار ساده است و آن را باید در مشی و تاكتیك سیاسی آقای احمدی نژاد پیدا كرد.
سیاستمدار عملگرا
رئیس دولت دهم به تمام معنا شخصیتی عملگرا در حوزه سیاست است. عملگرایان غالباً مأمور به نتیجه اند و آقای احمدی نژاد كه مهندس هم هست، «مأمور به نتیجه بودن» را در فن مهندسی به خوبی آموخته است. مهندسان در جایگاه حرفه ای خود خروجی (output)گرا هستند. به عبارت روشن تر، آنها كار را وقتی محقق می بینند كه به نتیجه رسیده باشد. یعنی تلاش و كار هرچند پرحجم و پرزحمت، اگر به نتیجه منتج نشود، نه كار است و نه مطلوب یك مهندس.
از این رو و به دلایل حرفه ای مهندسی، احمدی نژاد دست به كاری نمی زند كه در یك فرآیند مهندسی تعریف شده، به نتایج نامشخص و غیردلخواه برسد. موضع گیری علیه جریان فتنه از موضوعاتی است كه سود سیاسی عاید او نمی كند.
مرور یك رفتار عملگرایانه شاید بتواند به فهم مسئله كمك كند:
حملات بی وقفه آقای احمدی نژاد به نامزدهای رقیب در جریان تبلیغات انتخاباتی چه در سال ۱۳۸۴ و چه در سال ۱۳۸۸ در راستای روش عملگرایانه او كاملاً قابل توجیه و فهم است. برخی گمان می كنند آتش بس تبلیغاتی او از ۲، ۳ روز پس از انتخابات، به خاطر توصیه ها بوده است. گرچه نمی توان تأثیر سفارش ها را در این مورد نادیده گرفت، اما می توان داوری كرد كه فرمان آتش بس را ذهن عملگرای او برای زبانش صادر كرد زیرا تداوم آن تبلیغات، دیگر برای كسی كه می خواست سكان دولت را برای ۴ سال دیگر در دست گیرد، نتیجه ای مفیدبه همراه نداشت.*
|